دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

از این انتگرال گرفتن ها تنها سودی که عایدم شد این بود که همه چیز میتواند برگردد...

طبقه بندی موضوعی

یه قانونی وجود داره تو دانشگاه، اینکه هر استادی بعد از کلاس، غیب میشه! درست وقتی که از در کلاس بره بیرون دیگه نمیشه با چشم غیر مسلح ببینیش! مگر اینکه بخای پشت سرش حرف بزنی، اون وقت درست پشت سرت پیداش میشه...

ولی یه استادی هست همیشه به طور اتفاقی می بینمش. یعنی حداقل هفته ای یکبار!

دیروز یکی از بچه ها اومده تو سایت میگه استادو ندیدی؟ میگم استاد کی؟ میگه استاد فلان درس. با چشمم بهش اشاره کردم که همینجا کنار ماست... نزدیک بود قلبش وایسه! نزدیک بود یه چنگی هم به صورتش بندازه! گفت خوب شد چیزی نگفتم... من یه دفعه یاد این قانون افتادم و 5 دقیقه فقط داشتم به اینکه نزدیک بود سکته کنه، می خندیدم...

  • میلان

نظرات  (۱)

  • مهدی ابوفاطمه
  • لایک
    خیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی درسته!
    پاسخ:
    :-)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی