دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

از این انتگرال گرفتن ها تنها سودی که عایدم شد این بود که همه چیز میتواند برگردد...

طبقه بندی موضوعی

شغل جدید

میلان |

همیشه برام سوال بود که چطور ممکنه استاد بلافاصله بعد از کلاس خسته باشه در حالیکه در طول کلاس کاملاً پرانرژی بود و حتی لحظه ای نمودی از خستگی در اون وجود نداشت؟

ولی از وقتی که خودم معلم شدم متوجه شدم که قضیه از چه قراره؟!

و البته اصلاً درک نمی کردم که معلما می گفتن که به شغل شون خیلی علاقه دارن... به نظرم خیلی شغل عادی می اومد. یه بار یکی از استادامون گفتن من از در کلاس که وارد میشم انگار یه دنیای دیگه است خیلی کیف می کنم...

برای منم دقیقاً همین اتفاق افتاد. قبل از کلاس همه ش میگم خدایا میشه یه زنگ بزنم بگم نیان امروز کلاس نیست.... ولی همین که از در کلاس میرم تو اوضاع کاملاً فرق میکنه انگار اصلاً من نیستم...

برای من که اصلاً به معلمی و استادی علاقه نداشتم و حاضر بودم هر کار دیگه داشته باشم به جز تدریس، واقعاً تعجب آوره که تا این حد به معلمی علاقه مند شدم که حتی با خودم میگم اگه هر شغل دیگه ای هم داشته باشم، کنارش حداقل یه کلاس داشته باشم که تدریس کنم...

  • میلان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی