دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

از این انتگرال گرفتن ها تنها سودی که عایدم شد این بود که همه چیز میتواند برگردد...

طبقه بندی موضوعی

افسوس

میلان |

یکشنبه یکی از بچه ها به یکی از استادا یه حرف خیلی خیلی بد گفت، جوری که مثلاً نشنوه، ولی من که شنیدم، استادم که عمراً نشنوه... به روی خودش نیاورد، ولی یه دفعه ناراحت شد و بعدم با توجه به جو کلاس گفتش که از جلسه ی بعد تم کلاسمون عوض میشه... آخرش هم گفت که تصورشو از دانشگاه سراسری خراب کردیم...

دلم میخاست برم ازش دلجویی کنم، ولی حتماً بچه ها میگفتن خودشیرین!

با منم خوب بود و همیشه به من میگفت خانمی که از ایتالیا اومدی... اون روز دوباره ازم پرسید کجایی هستی ؟ بهش گفتم که اصالتاً آذریم ، بدونه که ایرانیم! بعدش رفت تو فکر ، گمون کنم داشت فکر می کرد که تو کلاس یه وقت به آذریا حرفی نزده باشه! فامیلی من حسابی کنجکاوش کرده!!!

حقش نبود ناراحت بشه... خیلی کلاساشو دوست داشتم... آخه اون خیلی استاد خوبیه...

بعضی از دانشجو ها میگن هر چی باشه بلخره استاده، استاد با دانشجو دشمنه! ولی اصلاً من به همچین چیزی اعتقاد ندارم، هرچقدر هم که ممکنه با استادا کانتکت پیدا کرده باشیم، اما به جز ترمای اول که مستقیم از صندلیای دبیرستان پرتاب شده بودیم روی صندلیای دانشگاه، سعی کردم به استاد احترام بذارم، خیلی از استادام هم با من و دوستام رفیقن که خیلی از هم کلاسی ها باورشون نمیشه...

افسوس، بعضیا بعد از این همه عمری که توی دانشگاه تلف کردن، هنوز طرز برخورد با یه استاد رو بلد نشدن...

  • میلان

نظرات  (۶)

خیلی بهشون رو داده
سلام

از سکوی پرتاب که بگذریم ...
میشه با ایمیل هم این کارا رو انجام داد...
یه ایمیل ساده با پی نوشتی از جملات همین تایپیک ...
سلام
تودانشگاهم ازاین جوا هست؟خودشیرین واینا؟

یاعلی
پاسخ:
سلام. بله. وقتی بعضیا مستقیم از صندلیای دبیرستان پرتاب شدن رو صندلیای دانشگاه! پس هنوزم یه چیزایی دبیرستانیه...
  • وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
  • خیلی این متنو وحستون و کلاستون رو میتونم درک کنم
    خیلی...

    من میگم شما بگو دشمن اصن
    هرچی اصن بگو از تو کوچیکتره
    اصلش اینه که داره به شما علم آموزش میده داره مطلب یاد میده و همین نیازمند احترام
    نه احترام به ایشون که احترام به خودت
    پاسخ:
    اصلاً اونم یه آدمه!...
    سلام با کلی ارادت
    امشب ساده نوشتم
    فردا شب هم که شب جمعه ست، پس روضه و گریز ...
    خیلی ممنون کلاً
    دعا کنید که به حبس دعایم عفو بخورد (خط آخر همین الان آومد)
    پاسخ:
    سلام. و ممنون...
    واقعا که واسه شون متاسفم که هنوز طرز صحبت کردن با یه استادو یادنگرفتن.من که نبودم اونجا اما ازاونجایی که شناخت نسبی به اون استاد پیداکردم خیلی باشخصیت و با ظرفیته دارم تصور میکنم چی گفته که ناراحتشون کرده!
    ولی من جات بودم جوابشو میدادم!
    یکشنبه بعداز این کلاست من یک کلاسی دارم که میدونی چیه، اتفاق مشابهی افتاد.رفتم دیدم اون پرده نمایش ویدیو پروژکتور پایینه! جزوه مو گذاشتم رو میز که برم کلیدشو بزنم چن تا از وروری های دوسال بعد ما نذاشتن! گفتم خب این کارتون ینی چی مثلا! گفتن این شادی رو از ما نگیر!!! من همونجا از خدا واسه شون شفای عاجل طلب کردمو کارخودمو انجام دادم!
    پاسخ:
    شنیدی که یه بار هم ورودی بعد ما حسابی بهش خندیدن؟! اونم به شوخی گفته از همتون یه نمره کم میکنم.ولی خیلی ناراحت شده...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی