نشریه دیگران...
یه مطلبی رو خیلی وقت بود میخاستم بذارم تو وب، فکر کردم شاید کسی نخونه، نذاشتم. ولی الان میخام بگم اون حرفو چون تو دلم گیر کرده امیدواریم یه روزی شاید بخونن...
اواخر با دوستم در یک دانشگاه غیر دولتی بودیم، یه استادی به گذر ما خورد و فهمید ما دانشجوی ریاضی دانشگاه قم هستیم شروع کرد به تعریف از نشریه لگاریتم و اینکه چقدر خوشش اومده بوده... گفتش که شماره جدیدشو ندارم و قبلیه رو خریدم و... ما تعجب کردیم. گفتیم نشریه ما که رایگانه، شما از کجا خریدین؟ گفت از دانشگاه خودتون...
خلاصه که خبر دار شدیم نشریه ی ما توسط آقایون دانشجوهای انجمن ریاضی، در خود دانشگاه بدون اطلاع ما فروخته شده!
قصه رو برای بچه های انجمن گفتم و با هم خندیدیم و به شوخی گفتیم ای بی انصافا... بی خیال ما که از اول هم دنبال پولش نبودیم... حرفم چیز دیگه است.
برادر من مدیر مسئول یک نشریه تبلیغاتیه که اصولاً رایگان به مشتری میرسه. یه قیمت فرمالیته هم پشتش نوشته شده که خودش داستان داره. ولی اصولاً رایگانه... میخام بگم بعضی چیزا اصولش اینه که رایگان باشه، منهای این مطلب که این کار توهین به نشریه ای بود که انجمن دخترا براش زحمت کشیده بود، و بی خیال قیامت و آخرت پولی که تو جیب اونا رفت، درحالیکه طبق مصوبه وزارت علوم هزینه نشریه پرداخت شده است! (مهرماه 91 تا آذرماه 92) به من مربوط نیست. پس بیخیال همه اینا...
بعضی از اصول توسط ما نادیده گرفته میشن. توسط ما که دانشجو هستیم. وای به حال بقیه. و وقتی وای به حال بقیه یعنی همین میشه که ما در جا میزنیم و پیشرفت نمی کنیم!...