دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

از این انتگرال گرفتن ها تنها سودی که عایدم شد این بود که همه چیز میتواند برگردد...

طبقه بندی موضوعی

برداشت آزاد

میلان |

یه بار یه پستی دیدم که مضمونش توهین به حجاب بود و خلاصه اش این بود که "عوض این که به پسرا بگن چشماتو کنترل کن به ما دخترا میگن خودتو بپوشون، یا اینکه به خاطر اینکه توی پسر تحریک نشی، من دختر باید عذاب چادر و به جون بخرم..." این پست خیلی منو درگیر کرده بود، تا اینکه به این روایت رسیدم. اصولاً این روایت بسیار به گوش ما خورده که پیرمردی نابینا به منزل حضرت زهرا رفته و ایشون چادر به سر کردن و در جواب حضرت رسول که پرسیدن "او که تو را نمی بیند!" ایشون گفتن که "من که او را می بینم!" . در مورد این روایت تنها چیزی که از زبان عامه مردم می شنوم اینه که "نامحرمی که ما می تونیم ببینیم باید ازش چادر سر کنیم!" ولی به نظر من خیلی حرف مسخره ایه! البته از عامه مردم علی الخصوص آدمای مسن تر بیش از این انتظار نمیره...

بایادآوری این روایت خیلی سؤالا تو ذهنم پاسخ داده شد. از جمله اینکه خدا دستور داده به حجاب ولی هیچ ربطی به پسرا نداره. خودمونیم و خدامون!

  • میلان

نظرات  (۵)

سرخابیه نه؟یکی از رنگ های مورد علاقه مه خخخ
پاسخ:
البته این رنگ بهش میگن ارغوانی! منم دوس دارم! دیگه کاملا دخترونه شد! :-)
آخ ببخشید پاسخ به کامنتمو ندیده بودم
خیلی ملیحه خیلی قشنگه خوشم اومده :)
ممنان:)
اوکِی :)
من کلا وجوه اشتراک فرواوانی با شما میدارم D:
پاسخ:
بععععععععععععله باعث افتخاره... :))))))
دقیقا,جالبه منم چن وقتی درگیرِ همین مسئله بودم و درآخر به همین نتیجه رسیدم.
پاسخ:
پس حتما کلی بابت تفاهمی که با هم داشتیم کیف کردی... :-)
راستی نظرت درباره قالب جدیدم چیه؟ صورتی...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی