دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

از این انتگرال گرفتن ها تنها سودی که عایدم شد این بود که همه چیز میتواند برگردد...

طبقه بندی موضوعی

پس از دفاع

میلان |

سه شنبه 27 آذر دفاع کردیم... من و یکی از همکلاسی هام. ولی برای خودم بعضی از حواشی دفاع جدید بود. یکی اینکه کلی از دوستامو دعوت کرده بودم؛ بعدا که رفتم دیدم سالن 30 نفر بیشتر جا نداره، دعا می کردم بعضی هاشون براشون کار پیش بیاد نتونن بیان؛ و همین طور هم شد. از شب قبل دفاع تا خود دفاع حدود بیشتر از 15 نفرشون لفت دادن! دونه دونه پیامای عذر خواهی و آرزوی موفقیت شون فرستادن. یکم خیالم راحت شد ولی دیگه تا این حد هم انتظار نداشتم! ولی خب ظاهراً قسمت بود که اون سالن 30 نفره پر بشه، حدود 6 نفر بدون اطلاع قبلی من رسیدن و یکی دو نفر هم با وجودی که تا لحظه آخر نگفته بودن ولی اومدن. خلاصه بخیر گذشت مجبور نشدیم بریم صندلی بیاریم...

و اتفاق دیگه این بود که من به همه گفته بودم 3 بیان چون همه استادا موافقت کرده بودن که 3 باشه، ولی خودشون 3:30 رسیدن، یکم وجهه م زیر سوال رفت... ولی خوبی دیر شدنش این شد که ازم کم سوال پرسیدن. :-)

با خانم خدمه صحبت کرده بودم؛ به خاطر قلب مهربونش قبول کرد چهار تا فلاکس بهم بده! (هنوز نمی دونم فلاسک درسته یا فلاکس!) گفته بودم مهمونامون زیادن... روز دفاع هم هر چی ازش خواستم بهم داد حتی کلید اتاق آبدارخونه رو بهم داد...

فرداش بهم گفت دستت درد نکنه اولین دانشجویی بودی که مرتب و تمیز همه چیزو شسته بودی و سر جاش گذاشته بودی... خاستم بگم خب اولین دانشجویی بودم که چهار تا فلاکس گرفتم! :-)

معمولاً من برای ارائه ها خیلی استرس ندارم و به قول دوستم تا شروع می کنم همون یه ذره استرسم از بین میره، ولی اون روز کلاً میخاستم لفت بدم. حتی وســـط دفاع میخاستم بگم : من دیگه بریدم! من کارشناسی ارشد نمیخام! 

طبق معمول تمام جلسات دفاع دیگه؛ اینکه با دوستامون فقط در حال بگو بخندیم باعث میشه جذاب بشه، حتی کلی پشت در وایمیستیم که نمره شونو بشنویم... تو این مدت شده به جرز دیوار بخندیم ولی باید بخندیم تا نمره رو اعلام کنن و بعد متفرق بشیم...

و اتفاق جالب دیگه اینکه یکی از استادامون که خیلی اهل شوخی نیست، با من چند بار شوخی کرد! خیلی برام جالب بود.

و اما مهم ترین بخش ماجرا اینه که من یه اشکال از یه مقاله گرفته بودم که خیلی امیدوار بودم حداقل 25صدم به نمره م اضافه بشه، و حتی بعد از اتمام دفاع استاد داور و استاد ناظر کلی جلو همه ازم تعریف کردن و گفتن باید اینو حتماً تو چکیده بیاری! و گفتن تو نمره ت تأثیر داره،،، ولی نمره من هم مثل همکلاسیم 19 شد!

  • میلان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی