دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

از این انتگرال گرفتن ها تنها سودی که عایدم شد این بود که همه چیز میتواند برگردد...

طبقه بندی موضوعی

در بسیاری از فرهنگ لغت ها که بنده دیدم امتحان با بلا مترادف نوشته میشه که البته در کل هم معنا نیستن!

امروز ما یک امتحانی دادیم که بنده ازش به "بلا" تعبیر می کنم

و اجازه میخام که از چند نفر خیلی گله کنم!

کسی که 20 دقیقه برگه های ما رو دیر پخش کرد! و از اون طرف به کسی که ما در این "بلا" رو با کسانی در یک کلاس قرار داد که زمان امتحانشون زودتر تموم میشد! و هم به خود همون مراقبی که برگه های اونا رو نگرفت تا زمان برگه دادن ما شد؛ البته به زعم خودش! چون حتی از زمان تعیین شده ی خود برگه هم زودتر گرفت چه برسه به اینکه ما از استاد خواهش کردیم که نیم ساعت  اضافه کنه و ایشون قبول کرد!

به کی باید بگم که برای این درس خونده بودم و زمان نداشتم !؟

بعضی از دخترا که سر امتحان اشک می ریختن! چون امتحان به خودی خود بسیار سطح بالاتری از تدریس استاد بود! 4 سوال داشت که هیچ کدوم معمولی نبودن یعنی همه شون سخت بودن! البته سخت اسمیه که سایر دانشجوها روش گذاشتن! بنده اسمشو حتی سخت هم نمی گذارم. سخت یعنی چیزی که مشابهشو حل کرده باشی و این سطح بالای همونا باشه؛ این سوالا چیزی بود که الان سر امتحان تازه باید به فکر ایده برای حلش می افتادی! حداقل یک سوالش این طوری بود هر چند که به نظر من سه تاش این طوری بود!

الان فکر میکنم که چه حماقتی کردم برای این درس وقت گذاشتم در حالی که می تونستم روی درسای دیگه وقت بذارم!

به کی باید بگم که 20 دی 21 دی 22 دی و 23 دی هر روز امتحان تخصصیم بوده! در حالیکه 15 دی یک تخصصی و 18 دی دو امتحان عمومی داشتم!؟

کی باور می کنه بلد باشی جواب بدی اما نتونی بنویسی!؟

یعنی هیچ کجای دنیا همچین شکایتی رو از آدم قبول نمی کنن!؟

با کی میشه درد دل کرد و گفت به خاطر امتحان امروز حتی انرژیمو برای دو امتحان بعدی از دست دادم!؟

کی باورش میشه که امتحانی که دادم؛ خونده ها و دونسته های منو نشون نمیده....

  • میلان

نظرات  (۴)

بله دیگه,حرفی که از دل برآید لاجـــرم بر دل نشینـــد D:

پاسخ:
کاملاً...

دعایت میکنم ای دوست...که آرامش بگیرد روح و جسمت را .

دعایت میکنم ای دوست...که لبریز از خدا باشی ؛

و در قلبت طراوت های بارانی.

دعایت میکنم ای دوست...

----------------------------------------------------------------------------

یادمه دبیرستان که بودم توی سه روز متوالی سه تا امتحان داشتم که یکیش عمومی بود(عربی) من هم خیلی وقت نذاشتم روی عربی و ترجیح دادم فیزیک و حسابان بخونم ساعت امتحان عربی بدجوری استرس گرفته بودم هرچی که میدونستم نوشتم اما آخرش توی فکرای خودم بودم همینجوری نوشتم توکلت علی الله....وقتی معلم برگه ها رو تصحیح کرده بود نوشته بود ان اللــــــــــه معک! این حرفش همیشه یادمه...دلت آروم...لحظاتت پراز امید...قلبت پراز شوق...

پاسخ:
حرفت ناجور به دلم نشست...
آرامش بخش بود " ان الله معک " ...
درک میکنم حالتو :|
اما هنوزم کار داریم.کلی باید تلاش کنیم..
سیستم در پیشه.
پاسخ:
متشکرم. برامن خیلی باید دعا کنی چون همه کارام و امتحانام به هم قروقاطی شده
بلا؟!
بلا چیه! خیلی وحشتناک بود.
واقعا متاسفم هم برای خودم هم برای استاد.
باید بهشون در مورد کلاس حل تمرین شون هم تذکر داده بشه تا درمورد انتخاب فردی برای حل تمرین بیشتر دقت کنن.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی