دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

از این انتگرال گرفتن ها تنها سودی که عایدم شد این بود که همه چیز میتواند برگردد...

طبقه بندی موضوعی

یکی از استادامون همیشه میگه من هیچی یادم نمیمونه باید بهم یادآوری کنید. منم همیشه با خودم میگفتم با این حافظه چجوری اصلا دکترا گرفته؟ هر چقدرم که بگیم ریاضیات یاد گرفتنیه بازم به یه مقدار حفظیات احتیاج هست. اما خب جواب سوالمو گرفتم خودش گفت که به خاطر یه حادثه ای که براش پیش اومده حافظه اش از یه چیز خارق العاده به یه حافظه ی زیر حد نرمال تقلیل پیدا کرده... 

و در این جور مواقع من معمولا افسوس می خورم که چرا یه آدمی اون چیزی رو از دست میده که برای شغلش بهش احتیاج داره.

ولی چیزی که هست اینه که صاحبان حافظه های خارق العاده هیچ وقت زحمتی برای حفظ کردن مطلبی و یا تقویت حافظه انجام نمیدن. بنابراین اگر بر حسب تصادف حافظه اش تقلیل پیدا کنه توانایی حفظ کردن و یا تقویت حافظه رو نداره. بنابراین بیشتر از یه آدم معمولی این موضوع ناراحتش میکنه. در حالیکه شاید تازه به حد نرمال رسیده باشه...

یه بار رم لپتاپمو عوض کردم با خودم میگفتم خوب میشد آدم میتونست حافظه خودشم عوض کنه...

  • میلان

نظرات  (۲)

وقتی که استرس زیاد میشه آدم اتفاقات کوچیک رو زود فراموش می کنه . برای همینه که باید تند تند یاد آوری بشن . یعنی حافظه کوتاه مدت کاراییش رو از دست میده و ضعیف میشه .
منم گاهی وقت ها خیلی چیزها یادم میره و همیشه میگم کاش میشد ارتقا داد یا کاش میشد اتفاقات رو عوض کرد تا حافظه بهش ضربه نخوره ولی دنیا خیلی عجیبه.
واقعا کاش می شد...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی