دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

از این انتگرال گرفتن ها تنها سودی که عایدم شد این بود که همه چیز میتواند برگردد...

طبقه بندی موضوعی

به دوستم میگم جدیداً گردن درد گرفتم، شروع کرده برام داستان تعریف کردن از دوستش که میگه ای کاش تهران قبول نمیشدم! گفتم چرا؟ گفت از بس که درس خونده گردن درد گرفته همه ش سرش تو کتاب بوده، بلخره تونسته ارشد تهران قبول شه؛ ولی دائماً این دکتر و اون دکتر میره که درمان بشه... حالا دوستم میگه نمیخاد دیگه درس بخونی تو هم به سرنوشت اون دچار میشیا! 

آخه من از دوستم بیشتر می خوندم من ریاضی عمومی رو تموم کردم، بقیه درسا رو هم نصفه خوندم؛ الان دو سه هفته است که گردن درد گرفتم هیچی درس نخوندم...

دوستم میگه زبانو می تونی در حالت لم دادن هم بخونی نمی خواد به خودت فشار بیاری! میگم خب زبان ضریبش یکه! اون یکی ها ضریباشون دوئه اونا مهمترن... خلاصه که حرف اون شد دیگه این چند وقته حسابی از برنامه ام عقب افتادم...

انگیزه ام قوی بود، الان پشتم باد خورده؛ اون دختر تنبل درونم میگه حالا همین قدر که خوندی کافیه ها... تهران قبولی... به خودت فشار نیار...

  • میلان

نظرات  (۳)

سلام
عزیزمی
خیلی دوست داشتم تولدت ببینمت ولی مامانم دقیقا 5 اسفند عمل چشم داشت ببخشید دیگه...
خوب میخونی واسه کنکور؟
پاسخ:
ان شاء الله که سلامتی باشه. ...
می خونم . ولی گفتم که چند وقته بی انگیزه شدم خدا به خیر کنه....
سلام تولدت مبارک

پاسخ:
سلام. بازم تو رفیق خوب من شدی... دردونه ای... ممنونم که یادم بودی...
  • پیمان محسنی کیاسری
  • من هم مشکل دوست شما رو داشتم؛ یک گردن‌بند طبی خریدم و راحت شدم. به دوستتون بگین
    پاسخ:
    درسته پیشنهاد خوبیه. ممنون. اول خودم باید بگیرم!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی