کنکور
تقریباً یک سال پیش اصلاً دلم نمی خواست کنکور ارشد شرکت کنم. اصلاً نمی خواستم ادامه تحصیل بدم. یه جرقه از همون جرقه های تو فیلما تو زندگی دانشجوییم پیش اومد. انگیزه ادامه تحصیل پیدا کردم. راستش الان که رسماً داوطلب کنکور ارشد شدم دارم کمی جدی تر مطالعه می کنم. احساس می کنم دوباره بچه شدم مثل اون وقتا که کنکور کارشناسی می خواستم شرکت کنم...
به قول یه مشاور کنکور می تونه زندگی یه شخصو تغییر بده. می تونه از این رو به اون رو بشه. و می تونه بدتر یا بهتر بشه. راستش من دانشگاه اومدم تازه تنبل تر شدم. حس می کنم برای کنکور خیلی سطح بالاتر خونده بودم تا توی دانشگاه...
بعد از اولین کوییز که استاد تو درس ریاضی 1 ازم گرفت گفتش من از همه ذهن ریاضی تری دارم. شاید به خاطر همون عمیق خوندنا بود. ولی خب برای کنکور عمیق خوندن مهم نیست. کنکور یه مهارت می خواد باید خیلی سریع عمل کنی. چیزی که من متأسفانه خیلی نداشتم. شاید برای کنکور ارشد جبران کنم...