دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

از این انتگرال گرفتن ها تنها سودی که عایدم شد این بود که همه چیز میتواند برگردد...

طبقه بندی موضوعی

بی عنوان

میلان |

زمان دانشگاه اصلاً درس خون نبودم، و این یکی از افسوس های بزرگ زندگیمه! الان که بعد از گذشت 4سال از پاس کردن ریاضی عمومی می گذره و من دارم برای کنکور ریاضی عمومی میخونم، تازه می فهمم که این درسای بیچاره چقدر آسون بودن، و بیشتر افسوس می خورم که چرا درس نخوندم...

واقعیت اینه که اون موقع هر چقدر هم که می خوندم این قدر که الان به نظرم آسونه نمیشد، قطعاً گذر زمان و پاس کردن درسای سخت تر باعث این ذهنیت میشه که چقدر اونا آسون بودن...

گاهی به کتابای زمان دبیرستان نگاه می کنم و می بینم که اگه کل کتابو بخام بخونم و خلاصه کنم و مطالب نابشو در بیارم شاید یک صفحه دفترچه ام نشه! و قطعاً همین طوره! سؤال اینجاست که اگر انقدر آسونه من چرا 20 نشدم؟!

تو زمان دانشجویی فقط یک درس بود که هنگام تدریس استاد 90 درصد می فهمیدم، اونم درس معادلات دیفرانسیل با مشتقات جزئی بود، و علتش هم تنها یک چیز بود، اینکه جزوه ی اون استادو از ترم بالایی ها گرفته بودم، و اونم 99 درصد عین جزوه درس می داد، منم پیش مطالعه می کردم، نمره اون درس و نمره پروژه ام باعث شد که معدل من 70 صدم بالا بیاد...

همیشه همه معجزه پیش مطالعه رو میدونن ولی هیشکی عمل نمیکنه...

این دو چیز ظاهراً به تثبیت درس خیلی کمک می کنه، یکی پیش مطالعه یکی هم اینکه بعد از گذشت چند وقت دوباره درسایی که پاس شده رو مرور کنیم. همه چیز به زمان مناسب بر می گرده...

  • میلان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی