دل بکنیم؟
در کشور ما متأسفانه برای رشته ی ما کار آنچنانی وجود نداره... به همین علت خیلی از بچه ها میخان برای کنکور ارشد یه رشته ی دیگه رو انتخاب کنن، در حقیقت چند تا عامل خیلی مهم وجود داره و اول اینکه کار ما از همه سخت تره ، نمره هامون از همه کمتره، تعطیلی هامون از همه کمتره، بازدهی از همه کمتره، کار فکری مون بیشتره، استرسمون احتمالاً بیشتره، و حالا با این همه آینده ی شغلی مون هم از همه بدتر باشه، پس دیگه انگیزه هم از همه کمتره و قاعدتاً بدیهیه که چقدر آدما از این رشته فرار می کنن، اما با این حال یه چیزی تو دل ریاضی وجود داره که دوست نداری هیچ وقت ازش جدا بشی، یه چیزی داره که با وجود سخت ترین بودنش، زیبا ترین و دل نشین ترین باشه، هر چند آدمی مثل من قطعاً خیلی راه داره تا بخاد از زیبایی های ریاضی چیزی بفهمه... فقط در همین حد میشه گفت که تو ریاضی هر چی جلو بری به تهش نمی رسی، اصلاً ته نداره!
انقدر زیبا هست که بتونه مادر علوم باشه، و انقدر دل نشین هست که تا الان این همه دانشمند عمرشونو پاش بذارن و به اینجا برسوننش...
یکی از دوستام که کنکور یه رشته ی دیگ ثبت نام کرده چند روز پیش دیدمش میگفت بچه ها من چجوری از ریاضی دل بکنم؟؟؟