دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

از این انتگرال گرفتن ها تنها سودی که عایدم شد این بود که همه چیز میتواند برگردد...

طبقه بندی موضوعی

راستش تصمیم نداشتم ارشد بخونم. میخاستم ترک دانشگاه کنم! ولی طی اتفاقاتی نظرم عوض شد...
چند روز پیش رفتم پیش مشاور که باهاش حرف بزنم راهنماییم کنه که ارشد چی بخونم. اون یه روشی رو پیش می گرفت که از زیر زبون خودم بکشه که دقیقاً علاقه و استعدادم تو کدوم رشته بیشتره، یعنی اینکه طبق تشخیص خودم پیش می رفت، بعد از کلی که مخشو خوردم، و چند تا رشته رو بهش گفتم،  آخر سر گفتم فکر می کنم هیچی ارزش ریاضی رو نداره! گفتش پس مثل بچه ی خوب همین رشته ی خودتو ادامه بده...

دلم میخاست برم یه رشته ی دیگه، که دیگه کار فکری عمیقی که توی ریاضی بود رو نداشته باشه، چون دیگه مردم با ماشین حساب اشتباهم نگیرن، اما به هر رشته ای که فکر می کردم، دیدم هیچی ارزش اینو نداره که آدم ریاضی رو ول کنه بره سراغش... فعلاً که تصمیم گرفتم ریاضی رو ادامه بدم تا ببینم دوباره مخم قراره به کجا بخوره...

  • میلان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی