دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

از این انتگرال گرفتن ها تنها سودی که عایدم شد این بود که همه چیز میتواند برگردد...

طبقه بندی موضوعی

اشتباه...

میلان |

ترمای اول که بودیم، یکی از استادامون سر یکی از کلاسا داشت عقب عقب می اومد، از روی سن افتاد، خیلی از بچه ها چون در حال نوشتن بودن، نفهمیدن، کسی واکنش نشون نداد، من چون جزوه نمی نوشتم، دیدم... اما دوست نداشتم واکنش نشون بدم که ناراحت بشه... چند دقیقه بعد، دوباره همون اتفاق افتاد، این دفعه بعضی بچه ها پقی زدن زیر خنده... احتمالاً استاد خیلی ناراحت شد... داشتم به این فکر می کردم، که چرا آدم باید یه اشتباهو دوباره تکرار کنه، شاید اگه بار اول بهش می خندیدن، دیگه افتادنش تکرار نمی شد! ولی بار دوم ، بخاطر تجربه ی ناراحت کننده قطعاً دیگه تا آخر سالای تدریسش این اتفاق نمی افته... گاهی وقتا ما از خندیدن مردم بدمون میاد، ولی شاید خنده ی دیگران و اون تجربه ی گاهی تلخ، باعث میشه که خیلی از اشتباها رو تکرار نکنیم، افتادن که خیلی مهم نیست، اشتباها گاهی سرنوشت کسی رو تغییر میدن...

  • میلان

نظرات  (۵)

سلام
عیدغدیر برشما و خانواده عزیز مبارک


http://bayanbox.ir/info/7984064036802151875/d95f86067f0198f2d660a59a6f0997ab
پاسخ:
سلام. ممنون.
عید شما هم مبارک...
ولی درمورد اون اتفاق!!!
اون استاد از قصد که خودشو نزده زمین :) بالاخره توو فکر بوده!
اون که تو میگی فکرکنم بیشتر مناسب کارهای احمقانه است تا یه اتفاق براثر حواس پرتی! :))
پاسخ:
ولی... عزیزم، اشتباه فقط بار اول اشتباهه! بار دوم دیگه اسمش بی تفاوتی یا بی اهمیتی یا هر چیز دیگه است... شاید نتونستم کاملاً منظورمو مشخص کنم، ولی اگه تو هم سر کلاس بودی همین به ذهنت می رسید...
آفرین
  • پاک باخته
  • سلام
    واقعا گاهی این دیگران هستن که مانع تکرار اشتباه ما میشن...
    پاسخ:
    سلام.
    دقیقاً منظور من هم همین بود!
    آفرین

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی