دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

از این انتگرال گرفتن ها تنها سودی که عایدم شد این بود که همه چیز میتواند برگردد...

طبقه بندی موضوعی

افکارم...

میلان |

یه روز منو دوستام رفتیم بیرون. تصمیم گرفتیم یخ در بهشت بخوریم. یکی مون گفت پرتقال یکی مون آلبالو منم طالبی... تازه اونجا بود که فهمیدم که چقدر من و دوستام با هم فرق داریم! ولی چرا اونا منو انتخاب کردن! من هرگز تو زندگی دوستامو انتخاب نکردم، بلکه اونا منو انتخاب کردن...

گاهی وقتا خیلی از ما ها حس می کنیم که کسی شبیه ما نیست، نمونه بارزش خود بنده! اما گاهی وقتا کسانی که باهاشون هم صحبت میشیم، فکر میکنیم چقدر شبیه ماست! خیلی برام اتفاق افتاده که نوشته های آدما رو بخونم و احساس کنم به من شباهت داره، ولی در حقیقت هیچ شباهتی نداره... یکی از دوستام هست که هر چند دقیقه یک بار که باهاش حرف میزنم میگه وای چقدر منو تو شبیه همیم! ولی من اصلاً شباهتی بین خودم و اون نمی بینم!

گاهی حس میکنم شاید من باید خودمو تغییر بدم و مثل بقیه بشم ولی هر چی فکر میکنم می بینم که قوانینی که من برای خودم دارم همه شون سالم هستن غیر از یکی دوتاشون بقیه همه به درد بخوره و نیازی به تغییر نداره، دوست ندارم از خودم تعریف کنم، خلاصه ی کلام اینه که من برای خوب بودن خیلی خودمو به زحمت می ندازم. گاهی دیگران مسخره م می کنن میگن ریاضت کشی! منم به شوخی میگم ریاضت از ریاضی میاد! چون ریاضی خوندم ریاضت کش شدم...

حس میکنم دارم خودمو دست بالا می گیرم، انگار هنوزم تو بچگیام سیر میکنم... خیلی سخته که هیچ کدوم از آدمای اطرافت شبیه تو نباشن. سخت تر اونه که هیچ کس شبیه من نباشه ...امیدوارم این اتفاق نیفته...

  • میلان

نظرات  (۸)

سلام
این که نشریه علمی تخصصی ریاضیات نیست....
سلام
چهارمین جشنواره مجازی کتابخوانی
http://attarlibrary.ir/ketab4/
پاسخ:
سلام. متشکرم بابت معرفی این لینک! :-)
  • آناهیتا طـــ
  • همه ی آدما از یه جهاتی مثل همن, اما یه تفاوتایی دارن که فقط مختص خودشونه...  نمی دونم چرا یه سری از آدما انقدر دارن تلاش می کنن خاص باشن, اگه فقط و فقط خودشون باشن می شن خاص. و اینکه بنظرم ما نباید بخاطر تفاوتا خودمونو از بقیه جدا کنیم. خودمون و یه عده ی کمی رو یه طرف نگه داریم و بقیه ی دنیا رو یه طرف دیگه. شاید بقیه یه سری احساساتمون رو درک نکنن, اما بازم میشه باهاشون نقطه ی مشترک پیدا کرد...باهاشون حرف زد و دوست شد و دوستشون داشت..
    اینارو دارم می گم چون خودم خیلی اذیت شدم سر اینچیزا, و دارم خودمو مجبور می کنم هرطور هست آدمارو دوست داشته باشم و باهاشون کنار بیام :)
    پاسخ:
    کاملاً درست میگین، منم باید کنار بیام...
  • محدثه انصاری
  • از یخ در بهشت به چه چیزایی که پی نبردید
    پاسخ:
    ذهن نیست که من دارم، مارپیچه...
    من عاشق تفاوتم، البته به شرطی که طرف مقابلم کسالت اخلاقی نداشته باشه!
    یعنی اینکه اهل تغییر و تحول باشه و روزهای زندگیش مثه هم و یکنواخت نباشه
    اما معمولا توو خانواده یا دوستایی که زیاد باهاشون درارتباطم به این نتیجه رسیدم که اونا هرچی من میپسندم دوس دارن! 
    باور میکنی بخاطر رفتارهای دورازانتظار یه نفر از دوستام چن روز فکرکردم به چه نتیجه ای رسیدم؟! به اینکه اون میخواد من هررفتاری باخواهرم دارم بااون داشته باشم!
    من که باهاش محترمانه برخورد میکردم!
    اما خب گاهی باخواهرم باحرص حرف میزنم البته بخاطرخودشه که از دستش عصبانی میشم! گاهی وقتا به خواهرم میگم حرف نزن ببینم! هرچی من میگم! خب معلومه بابقیه اینطور حرف نمیزنم چون خواهرم تمام زوایای اخلاقی مو درک میکنه! میدونه وقتی عصبناکم یعنی داره اشتباهومیکنه اما خب بقیه که نمیدونن! اما وقتی بااون فرد هم یه کمی شبیه باخواهرم حرف زدم رفتارش باهام تغییر کرد و الان بیشتر ازقبل احساس راحتی باهام میکنه!
    ولی جدا حالم بهم میخوره بقیه انتخاب منو تایید کنن و اون موردی که من خواستمو واسه خودشون میخوان
    به سرم زده چن بار برای انتخاب چیزایی که به انتخاب من نگاه میکنن گمراهشون کنم!
    ههه ولی به مرامم برمیخوره! من بدجنس نیستم! :)
    پاسخ:
    درسته با هر کسی که راحت تر باشی اونم با تو راحته! ولی من که با هر کدوم از خواهرام یه مدل رفتار متفاوت دارم! با دیگران نمی شه راحت خواهر شد... /منم خیلی دوست دارم چیزی رو که انتخاب می کنم دیگران انتخاب نکنن! اصلاً امروز با دوستم رفتیم براش لباس عروس ببینیم، من هر چی می پسندم یا نیست! یا دوستم نمی پسندید... انقدرم از فروشنده ها سؤال می پرسیدم که می گفتن عروس کدومتونید؟ خخخخخخخخخ
    همیشه اینو گفتم: درد من حصار برکه نیست، درد من زیستن با ماهی هایی است که فکر دریا به ذهنشان خطور نکرده است...
    بعضی وقتا که می خوااهم ذکر مصیبت کنم برای ائمه به همین فکر می کنم که هیچ کس در حد و اندازه اشان نبوده ... و علی(ع) مجبور بوده چه کسانی را تحمل کند.
    اما دنیا گذراست ... 70 سال 80 سال و تمام ... تمام !!!
    پاسخ:
    صبر علی کار هر کسی نیست!...
    گاهی فکر می کنم قراره بگذره، قراره قراره بگذره، اما چطوری بگذره؟ به چه قیمتی...
  • لولا پالوزا
  • اینم جواب کامنتا :)
    نه شعار ما این عست "اینجا نه از کسی و نه برای کسی نوشته میشود" :)

    جمله هایی که تکرار میشن دست من نیستن وگرنه متوفقشون میکردم :(
  • لولا پالوزا
  • همه ی دنیا با هم فرق دارن این یکی از نشانه های خداست که هیچ دو ذره ای شبیه هم نیست :)
    خوبه فرقها رو بدونیم ولی بنظرم نباید روشون خیلی خیلی متمرکز بشیم چون ذهنمونو از اجتماع دور میکنن خوبی ها و بدیها تو همه مشترکه پس هرقدرم علایق فرق کنه خوب بودنشونو شباهتشونه :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی