خواسته شدن...
میلان |
امروز برای کلاس ساعت 10 التماس استاد کردیم بذاره بریم همایش. گفت نرید میخام درس بدم، ما هم که حرف گوش کن! رفتیم... آخه همایش یاس ارغوانی رو من هر سال می رم برای شهادت حضرت زهرا توی دانشگاه قم ... هر سال هم قرعه کشی مشهد و عتبات عالیات هست، هر سال هم اقلاً اسم یکی از دوستای من در اومده! ولی هیچ وقت اسم من در نیومده... دوستام که نمی خواستن بیان، به زور کشوندمشون... آخه دوستم هم آنالیز داشت! من و اون یکی دوستم کنترل پروژه داشتیم، خلاصه که پیچوندیم و کلی هم دعا کردیم اسممون درآد... اسم دوستم در اومد! اونم برای عتبات...
از صبح همه ش میگه تو یه دعای ویژه و یه سوغاتی ویژه پیشم داری، اگه منو به زور نبرده بودی اسمم در نمیومد...
قسمت اون بود دیگه! ما وسیله شدیم!!!

دیروز نوشتم محدثه
امروز نوشتم محدثه
فرقشان یک کسره و فتحه است
تشریف بیارید