دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

از این انتگرال گرفتن ها تنها سودی که عایدم شد این بود که همه چیز میتواند برگردد...

طبقه بندی موضوعی


یکی از استادا هست که خیلی دوسش دارم، احتمال خیلی زیاد به این وب سر نمی زنه... دوست دارم به هر بهانه ای بپرم برم تو اتاقش... من و دوستام که وقت و بی وقت تو اتاقش هستیم. البته ما که چای شیرین نبودیم و نیستیم. ولی نسبت به بعضی از اساتید احساس علاقه میکنم... اما ایشون احساس می کنم که مهربون ترین استاد دنیاست... هرچند بعضی از دانشجوها اصلاً دوسش ندارن... چند روز پیش یه بهانه جور کردیم و رفتیم سر کلاسش نشستیم... فکر می کنم اگه از دانشگاه فارغ التحصیل بشم، اول از همه دلم برای اون تنگ میشه... ملت نگران آینده میشن ، منم نگران میشم :-)  (سوء تفاهم نشه، اصلاً ایشون خانم هستن!) من فقط به خاطر تواضع و مهربونیش دوسش دارم... و هم این که اولین استادی که من تو دانشگاه دیدمشون ایشون بودن؛ بنابراین یکی از خاطرات خوبم ایشون هستن... خیلی دلم براش تنگ میشه؛ احساس تنهایی میکنم... :-(

شاید این حس که ما اسمشو میذاریم پیش نگرانی، ناشی از یک خلاء در امیدواری ما به آینده باشه، نمی دونم؛ کاش کسی بود منو راهنماییم کنه...

  • میلان

نظرات  (۳)

  • سید محمد میرهاشمی
  • سلام

    خدا قوت...
    سلام

    بعضی استادا موندگار میشن
    منم داشتم از این اساتید
    پاسخ:

    سلام.درسته...

    سلام
    وبلاگ خوب داری ولی بازدیدت خیلی کمه
    با استفاده از این سایت بازدید وبلاگت رو بالا ببرد
    24ip.ir
    حتما امتحان کن بازدهی خوبی داره
    پاسخ:

    سلام. میشه بپرسم شما از کجا میدونید بازدید ما کمه؟! منظورم اینه که با استفاده از چه ابزاری؟

    زیاد نیست بازدیدمون. ولی همینا که میان دوستای باارزشی هستن. کیفیتو به کمیت نمی فروشیم! موتور جست و جو که نیست! والا... :-)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی