دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

دست نوشته های دانشجویی

این یک وبلاگ شخصی است.

از این انتگرال گرفتن ها تنها سودی که عایدم شد این بود که همه چیز میتواند برگردد...

طبقه بندی موضوعی
یکهو آدم یاد فیلم ها میفتد که نشان می دهند یک خانواده رفته اند، خواستگاری در منزل یک خانواده دیگر. خدا بیامرزد بعضی کارگردان ها را ! که بعضی فیلم ها را ندیده بودیم، چشم و گوش بسته می ماندیم! وقتی برای خودمان خواستگار می آمد احساس می کردیم از کره ای دیگر تشریف آورده اند و از استرس سکته زده بودیم! ولی ما یک مهارتی داریم، به نام "فرض کن دست گرمی است!" که عن قریب شبیه همان نظریه ی وزیر دانای شاه است که می گفت "این نیز بگذرد!" این خواستگار ما هم که همه ش قیافه اش سرخ بود، و سرش به زیر و اصلاً خلاف ما که همان فیلم ها که دیدیم یادمان می آید، باور نمی کنیم در واقعیت هم وجود داشته باشد، لم دادیم روی مبل و پایمان روی پا انداخته و انگار نه انگار که برای ما خواستگار آمده ، هی یاد تفکرات خودمان میفتیم نسبت به اینکه دست گرمی و ... خنده مان می گیرد، و الان است که خواهرمان ما را پرت کند بیرون! انگار که ما واقعا باور کردیم که دست گرمی است، اصلاً این فضای استرس آور دیگر برایمان خنده دار است! القصه...
پدرمان به اتفاق مادرمان اصرار دارند که "چه پسر سر به زیر و مؤدبی!" و این پرونده یا پروسه یا پروژه همین جور باز است، ولی ما انگار از همه بدبین تریم! قدیم الایام آن جور که ما در فیلم ها دیده بودیم، دختر ها احساساتی بودند و زودی گول خوردندی و عاشق خواستگارشان شدندی و به زور که ما می خواهیم با این آقا تا آخر عمر خوش و خرم زندگی کردندی، ولی پدر گفتندی که تو احساساتی هستی و ما برای تو تصمیم می گیریم که خیر! و دختر تا چندوقت ناراحت و خجل بودندی! اما دور زمانه برعکس شده است، هرکسی می آید دخترها می گویند ما نمی توانیم اعتماد کنیم ولی پدر و مادر با یک نگاه عاشق طرف شدندی! و دخترها هم که تباه شدندی...
  • میلان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی