تبلیغات
من اصولاً طرف تبلیغات هستم. چون هدفشون تغییر نگرش ما درباره چیزهاییه که ما بهشون نظری نداریم. یا حتی نظر بدی داریم. اما همیشه سعی می کنم که هیچ توجهی به تبلیغات نکنم. اجازه میدم اون کار خودشو بکنه. منم به وظیفه خودم عمل می کنم. وظیفه من نخریدن وسایل غیر ضروری و خریدن یک نوع از هر وسیله ی ضروری!
از شخصی شنیدم که در کشور آمریکا شامپویی تولید شد که قیمتش خیلی بالا بود(خیلی بالا!) در آگهی تلویزیونی گفته شد که یک خانواده بخره و امتحان کنه! نتیجه رو به بقیه بگه. حدود صد خانواده خریدن و فهمیدن که هیچ تفاوتی با سایر شامپوها نداشت!
حقیقت تلخیه که تبلیغات روی روح و روان آدما اثر میگذاره. اما اجازه این کار دست خود ماست. من به آگهی ها صرفا به خاطر اینکه ارزش مادی زیادی برای اون ها در نظر گرفته شده و خلاصه پول زیادی براشون خرج شده نگاه می کنم. چون خرجش خیلی بالاست و زمانش کوتاهه جذابیت های زیادی داره. به همین خاطر طرف تبلیغاتو می گیرم. چون اون وظیفه شه. ما هستیم که وظیفه خودمونو نمی دونیم!