قانون علمی
دانشمندان برای اینکه بتوانند تحقیق کنند سعی می کنند که فرضیه ی مورد نظر را رد کنند و چنانچه فرضیه رد نشد و یا به زبان علمی فرضیه صفر آن (Ho) رد شد در واقع آن فرضیه به قانون علمی مبدل شده است و دلیل آن این است که نسبت ندانسته های ما انسان ها به دانسته های ما بی نهایت است .
زمانی که از تازه مسلمان ها پرسیده میشود چه باعث شد که مسلمان شدند ؛ تعداد زیادی از آن ها پاسخ می دهند که قرآن به دست آن ها رسیده و آن را مطالعه کرده اند... عقیده ی بنده این است که آن ها که اعتقادی به قرآن ندارند آن را مانند یک کتاب معمولی و یا حتی کتابی پست نگاه می کنند و انتظار نوشته هایی را دارند که به وضوح اشتباه باشند ؛ اما به چیزی می رسند که نمی شود آن را رد کرد ، به همین علت است که به آن ایمان می آورند ؛ حتی گاهی بعضی از ما که مسلمان به دنیا آمده ایم به ایمان آن ها غبطه می خوریم . چون همیشه قرآن را به چشم قداست دیده ایم . ایمان آن ها متفاوت است .
اما بحث این جاست که با وجود این که قرآن در دسترس هست ؛ عده ی کثیری هستند که گمراه شده اند ؛ حتی با این وجود که قرآن برای کسانی که آشنایی دارند یا آشنایی ندارند قابل فهم است ؛ شاید ما هم می ترسیم که به سرنوشت کسانی دچار شویم که از قرآن برداشت مناسبی نداشته اند ؛ که البته ترسی منطقی است . شاید مناسب باشد که یک بار مانند دانشمندانی که تحقیق می کنند قرآن را برای خودمان تبدیل به یک قانون علمی کنیم !